گذشتهی ساده:
wore downشکل سوم:
worn downسومشخص مفرد:
wears downوجه وصفی حال:
wearing downخسته کردن، فرسوده کردن، از پا درآوردن، تحلیل بردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He kept pushing me to make a decision, trying to wear me down.
او مدام فشار میآورد تا من تصمیم بگیرم، انگار میخواست مرا از پا دربیاورد.
The constant criticism eventually wore her down.
انتقادهای مداوم سرانجام او را خسته کرد.
گذشتهی ساده wear down در زبان انگلیسی wore down است.
شکل سوم wear down در زبان انگلیسی worn down است.
وجه وصفی حال wear down در زبان انگلیسی wearing down است.
سومشخص مفرد wear down در زبان انگلیسی wears down است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wear down» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wear down